خلاصه داستان :
فکرت، در 40 سالگی، یک آرایشگاه را اداره می کند که از پدرش به ارث رسیده است. زندگی فیکرت که در محله به خاطر ماساژی که بعد از هر اصلاح با وسایل عتیقه به مشتریانش می دهد مشهور است، زمانی که یک روز صبح فروشنده باهوشی به نام تانر به مغازه اش می آید و به زور یک دستگاه ماساژ تمام اتوماتیک را می فروشد به کابوس تبدیل می شود...