خلاصه داستان :
زندگی اینجی زمانی که پدرش مادرش را که به او خیانت کرده بود، به قتل رساند، زیر و رو میشود. وقتی پدرش از کشور فرار کرد، نفرین مادر مرحومش به او نیز منتقل شد. اینجی دوران کودکی خود را در هتل عمویش حسن و عمهاش نریمان، خواهر بیولوژیکیاش، گذراند و با نزدیکترین دوستش، پسرعمویش مهمت، بزرگ شد.....