خلاصه داستان :
روزی که زینب مدرسه جدیدش را شروع میکند، شاهد قتلی در ساختمانی میشود که به دلیل شیوع بیماری همهگیر قرنطینه شده است. او به همراه اونور، بوراک و مرت سعی میکنند قبل از اینکه وحشت در مدرسه بیشتر شود، قاتل را پیدا کنند. با این حال، این نقشه خطرناک آنها را به مسیری بیبازگشت سوق میدهد. چهار جوان که روحشان به اندازه جسمشان در دام افتاده است، باید برای رسیدن به آزادی با بزرگترین ترسهایشان روبرو شوند.