خلاصه داستان :
با شروع کار یونس امره به عنوان قاضی در نالی‌هان (شهری در کشور ترکیه در استان آنکارا) شروع می‌شود. بدین گونه که یونس امره ادعای تسلط بر دانش شریعت را دارد و برای اجرای آن کنجکاو، مشتاق، جسور و مطمئن است. در حالی که او خبر نداشت که فقط با تحصیل نمی‌توان درست را از غلط تشخیص داد و پس از اشتباهات پی در پی در قضاوت با یک شیخ صوفی به نام تاپدوک امره آشنا می شود. یونس امره تحت تأثیر ذکاوت، بینش، دانش، همراه با تواضع و فروتنی تاپدوک قرار گرفته و در درگاه تاپدوک امره شیوه زندگی درویشی را در پیش می گیرد و در راه طریقت قدم می گذارد.
